علی، علی بود، اگر زهرا را نمیخواست، علی هنوز علی اول بود.
عنوان روز طبیعت برای۱۳ به در، خودش دروغ ۱۳ است؛ والله اون چیزی که من همیشه دیدم، بیشتر به روز "حمله به طبیعت"می ماند!
راستش را بخواهید آدم گاهی گم می شود در دنیایی که خودش نا خواسته آن را می سازد. دنیایی که همه کوچه پس کوچه هایش را خودت طراحی کرده ای ولی گم می شود، خسته می شوی و می خواهی از آن فرار کنی، نمی توانی، نمی توانی زیرا عادت کرده ای. ولی گاهی به جایی می رسد که دیگر خسته می شوی. باید از آن رها شد از آن خارج شد، باید دنیایی بسازی که انگیزه ات ساخت بیشتر آن باشد. من انگیزه ام گونه هایی است که در سرما سرخ سرخ می شوند.
شعر از سیدحمیدرضا برقعی
-----
زیر باران، دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه، ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد
سیبها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد و غبار
قبلاً این صحنه را... نمیدانم
در من انگار میشود تکرار
آه سردی کشید، حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه
گفت: آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم...
دست من را بگیر، گریه نکن
مرد گریه نمیکند پسرم
چادرش را تکاند، با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بیتفاوت ما
نالههایش فقط تماشا شد
***
صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن! این صدای روضه کیست
طرف کوچه رفتم و دیدم
در و دیوار خانهای مشکی است
***
با خودم فکر میکنم حالا
کوچه ما چقدر تاریک است
گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است...
فارس میگه وجود دستگاه شبیه ساز پرواز در خانه خلبان پرواز مالزی مشکوکه...مثلا خلبان باید شبیه ساز چیدن پشم گوسفند داشته باشه که طبیعی باشه؟