ای وای من

روزه و تشنگی با لب خشک و تن گر گرفته زیر آفتاب داغ، شرف داره به دلتنگی 
چون آخر روز، یه افطاری هست .. یه آبی هست .. یه باد کولری هست 
اما اونی که باید باشه نیست
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

قبول

میدونی از اینکه میدونم یه عده اینجارو نمیخونم خوشحالم و از اینکه یه عده ای اینجارو بلدن...
نمیشه همه چیو گفت
ولی کاش انقدر اذیت نکنی...
کاش بجا این کارا ...
نمیدونم
نماز روزه هاتون قبول
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نمیشنوی؟

بعضی وقتا که اس ام اس میدم و جواب نمیدن میخوام خودمو بکشم
مثه این میمونه که بری تو روی یارو سلام کنی و یارو راشو بکشه بره 
حس می کنم هیشکی صدامو نمیشنوه یا حداقل اونی که باید بشنوه نمیشنوه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ساز

میخوام آخر هفته از تهران برم بیرون برم یه جایی خنک و آروم کسی هم نباشه با دوستایی که می خوام ساز بزنیم بخونیم بعدش همه با هم بمیریم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

روزگار پیر شدیم

الان ساعت 6:06 دقیقه به وقت سرکار.
هیچ کس تو شرکت نیست و تنها دری که بازه در اتاق من. تنهای تنهام
دارم یه کتاب میخونم که از یکی از دوستان قرض گرفتم نشر انقلاب اسلامیه. توی آیپدم نوت برم میدارم که خوب یادم بمونه. حس تجرد بیش از حد زده به کله ام. یکی بیاد منو ببره بیرون
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ایستگاه آخر رستوران سانتاماریا

جو: دلم میخواست منم اونجا باشم
خوئان: میدونم، ولی اون نمیخواست تو اونجا باشی
جو: ولی من اونجا می تونستم از این اوضاعی که دارم خارج بشم و کمی خوش باشم
خوئان: آره تو می تونستی 
جو: چرا پس گفت نیام
خوئان: اون حتما خودخواه
جو: و من حتما عاشق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کتاب

کتاب دوستیس نا مهربان که به شدت اعتیاد میاره مخصوصا خوباش
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مسلمانان

ماه رمضون شیطون و خدا زنجیری میکنه بر تیفال
ولی کماکان شیطون با استفاده از سیستمهای صوتی و تصویری من و گول میزنه میگه برو قتل انجام بده برو بکشش بعد بخورش..
خیلی تحریکم میکنه در صورتی که من در ماه مبارک رمضام توبه میکنم و سی روز کسیرو نمیکشم
من خیلی مسلمونم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بچه بودبم

یادمه وقتی کودک وحشی بیش نبودم بابامون بهمون هفتگی میداد ٢٠٠تومان بعد ما خونمون بالا شهر بود این هم مدرسه ای های من خیلی مایه دار بودن یعنی حداقلةاگر مایه دار هم نبودن پرستیج قضیرو خوب حفظ میکردنو از باباشون ١٠٠٠تومان هفتگی میگرفتن بعد ماهم ١ماه خودمون و در حسرت بستنی میزاشتیم اخر ماه میرفتیم با هزارتومتن مدرسه میگفتم بابام بهم هفتگی داد این هوا... بعد همه کف و خون و حتی تشنج گاهی میزدن و ما نیز از درون میشکفتیم. در هر صورت بدون گشنگی نمیتونید ادم خودنمایی باشید بعله
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یادمون

قدیما یادمه فلافل ٥٠تومان بود
بعله جیغ نزن ارومتر ٥٠تومان بود بعد فقطم پایین شر بود من با داداشمو بقیه خرت و پرتای فامیل میریختیم مغازه بقلیه خونه مادربزرگ که فلافلی بود اونجا هم محله عرب نشین دولت اباد تهران بود د بخورها، یادمه ان موقع فلافل با خیار و گوجه میدادن حالا میدونید چرا چون سوسه مخصوصی داشتن که خیلی شور و تند بود براهمین بجا خیارشور خیار میذاشتن 
حالا شما یادتون نمیاد ولی ماخیلی یادمون میاد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰