حرف

وقتی یکی یه چیزایی و میخواد بهت بگه که بقیه نمیدونن یعنی اون خیلی دلش میخواد باهات حرف بزنه

:)

:(

رهرو

رهرو آن نیست که گه تند و گه خسته رود
رهرو آن است که پله داره شمارو به طبقه بالا میرسونه

کیلویی چند

دلار اصن 5000 تومان

اصن 10000 تومان

که چی 

جه فرقی میکنه برای کسی که هنوز نمیداند

گوشت کیلویی چند است؟

دیروز

دلار بالا رود

پایین بیاید

فرقی نمیکند

ما همه همانیم که هستیم

همانهایی که هر روز 

هر روز

دیروزمان را فراموش میکنیم

پاییز عشق بازی

حیف مهر نیست؟!

حیف مهر نیست که بجای عاشق شدن مدرسه ها باز میشه؟

حیف این همه عاشقانه نیست که یکجا توی یک فصل جمع میشه و ما فقط به فکر باز شدن کلاس های درس هستیم؟

حیفه، آه که حیفه بارون میبارد و ما باید در کلاس بنشینیم و به بیرون نگاه کنیم ما همه اهل عشق بازی هستیم.

کلا

کلا جالبه امروز هم مثه همه روز ها مسخره بود

پاییز

انگاری ما همه پاییزم. الباقیِ مردم بهار و فصل قشنگا.

[سرگرمی اوایلِ پاییزش بافتن دستکش و شالگردن بود]

تنها

پاییز از اسمش ام درد میباره 

مثل ریش هایی که تو پاییز در میاد و تا آخر زمستان باقی میمونه

مثل دلی که با پاییز خیس میشه و تا آخر زمستان خیس میمونه

و مایی که سالهاست که توی پاییز مانده ایم

همه آنجا گوشه یک کافه

تنهای تنها

قبلا

قبلانا چقدر عاشق بودیم
الانا خیلی خسته ایم