گفت به درد هم نمیخوریم
امااوهرگزنفهمید من اورابرای دردهایم نمیخواستم . . .
می خوام بزرگ که شدم ..
عاشق شم.
عاشق لاغر ترین دختر دنیا.
بعدش..
همونطور که عاشقم،
خیلی شیکّ و تدریجی،
گوشت بشم بچسبم به تنش و
آب بشم برم زیر پوستش
سبزه زرد شد
گندیده شد
ماهى متعفن شد
مُرده شد
سیب کپک زد
سیاه شد
سرکه رفت
پریده شد
سنجد پوک شد
پوکیده شد
شمع تمام شد
آب شد
آینه تار شد
غبار شد
نبود یک نفر چه بر سر یک سفره آورد
ببین چه بر سر یک دل مى آورد
قدیم ندیما گفتن : برای کسی بمیر که برات تب کنه !
قدیمیا چه پر توقع بودن !
من برات میمیرم ، خدا نکنه تو تب کنی
آنچه تو خواستی داده ایم.
آنچه ما خواستیم رفته است.
مانده جای لک قهوه روی استکان زیرش.
مثل من که مانده ام در خاطراتت.
از قدیم گفتن:
"در خانه اگر کَس است، یک حرف بس است"
اما من میگم:
"یک نگاه کافیست تا بدانى چه آشوبى در اعماق برپاست"
علی خاتمی
حتی اگر تو دنیای دیگه با یه زبون دیگه با زندگی تازه باشی، باز هم چشات اونو بین بقیه میبینه، میری نزدیک ببینی اونه؟ نه نیست فقط به نظر تو شبیه! دل تنگی تموم شدن نداره رفیق.
گاهی افراد دلیل کار من را نمی دانند. دلیلش هرچه می خواهد باشد، دیگر آنقدر توضیح داده ام که ای دوست گرام آن نیست و این است، خسته شده ام. به یک دوست گفتم اینطور است بعد رفت دید ولی باورش نمی شد آن طور که من دیده ام باشد گفت چرا با زندگی من بازی می کنی، گفتم من دلیلی نمیبینم که با زندگی چرند تو بازی کنم آدم ها خیلی مهم تر از تو هستند در زندگی من که بخواهم مثل کاغذ لهشون کنم، ولی اون تو نیستی چون چیزی نیستی و من دروغ نگفتم در دید من آن طور بود ولی تو اونجور که خودت خواستی دیده ای، به من دیگر ربطی ندارد وقتی باورم نداری. آدم ها همه به فکر خودشان هستند. انکار نکن دوست من تو هم برای منافع و آرمان های مثل سنگت که خانواده و جامع در حلقت فرو کرده اند نمی توانی به راحتی کنار بکشی، نمی توانی چند لحظه آن سنگ ریزی که در مغزت حکم فرمایی می کند را بشکنی و بگویی بیا، بیا حرف بزنیم، چون نمی توانی! دوست من آرمان ها و افکار مزخرف ذهنت را بشکن دردت را رک بگو، رک حرف بزن! من نمیفهمم تو را وقتی خودت نمی فهمی به چه دردی میخوری.