سبز سبزم اه از پاییز زود هنگام
به خوبا سر میزنی مگه بدا دل ندارن یه سرم به من بزن ای خوبه خوبا اقا جون
منم مثل تو مثل اون روزا که میگفتی کمرم درد میگیره
منم درد گرفته
یعنی سرنوشته منو تو هر دو یکی شد؟
مرگ خیلی خوبه
ولی این درد داره می کشه تمام روح و روانم رو بهم ریخته
اووومممم....اممممم...
بگم؟
نگم؟
ولش کن به ریسکش نمی ارزه
در باغ سبز نشون بده لامصب ما با کله میایم
مث که بیماری مزخرف ما رسید بجایی که باید میرسید...
شاید قدم های آخر باشه... چقدر زود تموم شد
کاش دیر نمی شد و من تو را بجز سینه ام جای دیگری هم در آغوش می کشیدم.
وقتی فیلم once upon time in america رو میبینم یاد خودم میوفتم
فکر کنم زندگی من دخیخا مثل رابرت دنیرو خواهد شد.
آخرش میرم یه بار چینی میخوابم رو تخت، ال اس دی یا هر کوفت دیگرو میزنم دراز به دراز ولو میشم و به تمام زندگی مزخرف می خندم به همین سادگی و می خوابم....
دو نفر که می خوان عاشق هم بشن نباید زیاد از هم سوال بپرسن چون ممکنه دیگه اصلا عاشق هم نشن!
کسوف
میکل آنجلو آنتونیونی
امروز قرار دارم با تو
کافه ان طرف خیابان
دست پاچه ام
میدانم بیایی باز دلم هوری میریزد
تمام حرفهایم پنبه میشود
تو میایی زیبا خوشتیپ
از کارت از تمام روزت میگویی
من میگویم دوستت دارم
بلندتر
حال فریاد مبزنم
ولی تو انقدر درگیر حرفهایت هستی که من را نمیشنوی
و تو از من میپرسی
از خودت بگو و من می گویم
من خوب عالی هر روز
عشق میکنم