۱۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

فقط 30 روز

30 روز با من ... تو آپارتمان من ... تو اتاق خواب من ...
تو آشپزخانه ی من، تو وان سفید من ... کنار تلویزیون همیشه خاموش من ، بمون تا معنای واقعی ”زندگی”رو با شکل و نمودار برات بکشم .
تا بفهمی که تو این سال ها کاری که می کردی “زندگی” نبود.
30 روز با من باش ! صبح و ظهر و شب ... نصفه شب …
با من به بستنی قیفی ات لیس بزن و کارهای همیشه مهمت رو فراموش کن!
زیر بارون با من برقص و با جمله ی نفرت انگیز : “الان سرما می خوریم” حالمو نگیر! 30 روز با من شاد باش و استرس هات رو قورت بده …
موبایل لعنتی ات رو خاموش کن ...
ساعت مچی گرانقیمت مزاحمت رو بنداز توی سینک ظرفشویی …
بی خیالِ کار ... بی خیالِ دیگران ... بی خیال زمان و عقربه ی
ثانیه شمار ...
30 روز برای زندگی کردن کافیه و نه کمتر و نه بیشتر ...
با من دیوانگی کن و بعد ازاون …خداحافظ !"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تاریخ نادانی ما به روایت استاد شفیعی کدکنی

وبلاگ > جعفریان، رسول - حکایت بدیعی است از زبان استاد شفیعی کدکنی در باره مرحوم قزوینی و ماجرایی که پیش آمد.....
 

دکتر شفیعی کدکنی در آخرین کتاب خود با عنوان درویش ستیهنده: از میراث عرفانی شیخ جام تحت عنوان تاریخ نادانی ما نوشته اند:

وقتی که علامه محمد قزوینی (1294 ـ 1368ق) بعداز عمری تحصیلات حوزوی در ایران و سالها پژوهش در اروپا و حشر و نشر با بزرگ ترین خاورشناسان جهان و نشر آنهمه آثار تاریخی و ادبی فارسی و عربی و فراهم آوردن آنهمه یادداشت ها به ایران بازگشت، ارادتمندان او، امثال سید حسن تقی زاده و بدیع الزمان فروزانفر، خواستند برای او ممرّ معیشتی فراهم سازند که او پیرانه سر از گرسنگی نمیرد.

مصلحت در آن دیدند که ایشان را به استادی دانشگاه تهران دعوت کنند. مجلسی برای همین امر در دانشگاه تهران تشکیل شد که در آن تقی زاده و فروزانفر و همه بزرگان عصر در آن جمع بودند. از علامه قزوینی نیز خواهش کرده بودند که به آن مجلس درآید. سرانجام مسأله استادی ایشان را مطرح کردند و قرار شد که شورای دانشگاه این موضوع را تصویب کند. هر یک از بزرگان دقایقی چند در فضایل علمی ایشان و جایگاه جهانی ایشان در حوزه پژوهش های ایرانی و اسلامی، سخن گفت و همگی به دانشگاه تهران تبریک گفتند که علامه قزوینی چنین افتخاری را به دانشگاه تهران داده و استادی آنجا را قبول کرده است.

کار در آستانه تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکده الاهیات که در معارف طلبگی مرد فاضلی بود، و معلم صرف و نحو عربی بود، پرسید: ایشان استاد چه رشته ای خواهند بود؟ پاسخ دادند که استاد تاریخ. آن استاد ساده لوح دانشکده الاهیات گفت:

تاریخ را که بچه خودش می خواند، استاد لازم ندارد

مرحوم قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت: «آری تاریخ، استاد لازم ندارد». و مجلس را ترک گفت و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجود بی مانند خویش محروم کرد. هرچه تقی زاده و فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی دانشگاه تهران را قبول کند.

درویش ستیهنده، ص 103 ـ 105

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خوشحالم

ما سال پیش عروسی داشتیم که آقا دزد آمدن و ماشین برادر عروس را زدند و نزدیک 60 میلیون تومان را بردند. ما فیلم دزد را با وضوح HD در اختیار نیروی انتظامی قرار دادیم و آن ها در جواب گفتند: پففففف... با این نمیشه دزد گرفت که! و ما باز تاکید کردیم این چهره کاملا مشخص و اینا... ولی باز هم پفففف...! 

حالا 6تا آدم حالا کافر یا عوضی یا هرچی دیگه یه کلیپ ساختن توش هر غلطی که کردند هم کردند. در 6ساعت شناسایی و دستگیر شدند! خب الان چندتا گزینه هست در مورد تفکرات مامور محترم در باب دزد 60 میلیون تومان ما:

1- دزدی که چیزی نیست

2- شتریه که در خونه همه میخوابه

3- دزدی نکرده که 60 میلیون چیزی نیس برو خدارو شکر کن ماشینو نبرده

4- تصویر HD که هیچ خودشم میوردی کاری نمیشد کرد

...

کلا خوشحالم از اینکه مجبوریم لب پل صرات همدیگر و ببینیم، من واقعا خوشحالم که من یا ما قرار تا آخرین ذره صوابتان هم بگیریم و من واقعا خوشحالم که خدایی هست که شما جلویش نتوانید بگویید پفففف... کاری از دست ما بر نمیاید!

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اینطور مردمی هسیم

ﻃﺮﻑ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﺮﻭﺳﻴﺶ ﻗﺎﻃﻲ ﺑﺎﺷﻪ . ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺳﺮﻭ ﺑﺸﻪ ، ﺩﻱ ﺟﻲ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﻪ ،ﻟﺒﺎﺱ ﻣﻬﻤﻮﻧﺎ ﻫﺮ ﭼﻪ
ﺑﺎﺯﺗﺮ ﺑﻬﺘﺮ ... ﺍﻣﺎ
ﺍﻣﺎ
ﺍﻣﺎ
ﺍﻣﺎ
ﺍﻣﺎ
ﺍﻣﺎ
ﺑﺎﻳﺪ ﻋﺮﻭﺳﻴﺶ ﺗﻮ ﻧﻴﻤﻪ ﺷﻌﺒﺎﻥ ﻳﺎ ﻭﻻﺩﺕ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺎ ﺑﺎﺷﻪ
ﺧﺪﺍﻳﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻧﻲ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻣﺎ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پندار نیک

حضرت علی علیه السلام یکی از علل ناکامی حکومت ها را " "تضییع الاصول والتمسک بالفروع" می دانند، یعنی کارهای مهم را رها کردن و چسبیدن به امور فرعی.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خالی

همه چیز هست خدا رو شکر، ولی نبودت خالیی است بی حد... این نبودت همه چیز را هیچ چیز می کند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آش

ساعتی بیا سر کوچه تان که به بهانه آش نذریه بی وقت من آنجا باشم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰