میدونی پروسه عاشق شدن یا اینکه از کسی خوشت اومدن بستگی به مکان زمان و رفتار و کردار و نوع رنگ پوست اون آدم نداره، ییهو میره تو دلت. انگار برای اولین بار داری مواد میزنی به رگ، ییهو میره! همه وجودتو میگیره، لهت می کنه، خاطرات بچگیتو جلو چشات میاره، دوران دبیرستانتو رنگی میکنه و سال کنکور و برات آسون می کنه...همه خیالهاتو رنگی میکنه و به تو شادی خاصی میده،‌بعد کم کم که فهمید رفتی توش توی همه خاطراتت اونم میاد تمام زندگیت میاد همه چیز میشه و اون موقع است میفهمی عاشق شدن و دوست داشتن هیچی حالیش نیست