هر روز صد هزار بار به خودم لعنت میفرستم
مدتیه که دیگه شبا نمی خوابم روزا نمی خوابم انقدر نمی خوابم که ماردم نگرانم میشه، تا حالا شده 6تا آستامینفون بخورم تا انقدر خوابم بگیره وقتی برای فکر نباشه.
روزا برام کابوس شده و شبها در تنهایی حس نقرت می کنم، و گاهی اس ام اس هایی که زخم میزنند به آدم. دیگه حوصله هیچیو ندارم نه اس ام اس ها نه زنگ ها، هیچی! الان فقط باید فکرم به... باید تموم شه، باید همه چیز تموم شه تا من راحتشم، از اول گفتن خوبی هارو میدی...
گاهی اوقات یاد بازی مکس پین 3 میوفتم که بعد از هر ماموریت انقدر الکل میخورد و سیگار میکشید که بیهوش میشد، و من انقدر قرص میخورم تا آخر میمیرم...