دوستم یه چیزی برام گذاش:
در گریز از تنهایی و جدا افتادگی به دوست داشتن پناه می بری
و آن گاه که دوست داشتن را یافتی آن رابا هراسِ از کف دادنش، از هراس تنهایی و جدا افتادگی رنج آورش می کنی
و سرانجام نیز از دست می دهی اش.
احمقانه است اما تو از ترس تنها ماندن،‌ تنها می مانی
و گاه ته دلت حتی می ترسی که قطعه گم شده ات را پیدا کنی
که مبادا دوباره گمش کنی.
تو از تنها ماندن می ترسی و از همین رو تنها می مانی ... !!
شل سیلور استاین

عمو شلبی از بچگیم با من بود از وقتی یادمه بابام و خواهرم فقط برام کتاباشو میخریدن و میوردن
عجیب شل سیلواستاین شبیه من