بیهوده می کوشی که بد باشی ،
وقتی بدی اینقدر به چشمهایت نمی آید .
بیهوده از من می گریزی ،
وقتی آنقدر خود توام که مرا نمی بینی .
بیهوده مرا انکار می کنی ؛
حالا دیگر من فصلی از تاریخ توام ،
حتی اگر تاریخ را قوم پیروز قلم بزند .
(رؤیا ابراهیم زاده)